آمد نوروز و هم از بامداد آمدنش فرخ و فرخنده باد باز جهان خرم و خوب ایستاد مرد زمستان و بهاران بزاد زابر سیاه روی سمن بوی داد گیتی گردید چو دارالقرار و در مسمطی دیگر نیز وصف نوروز کرده است: نوروز بزرگم بزنای مطرب نوروز زیرا که بود نوبت نوروز به نوروز برزن غزلی نغز و دلانگیز و دلافروز ور نیست تو را بشنو از مرغ نوآموز